شهربازی 22 فروردین
دیشب سه تایی رفتیم شهربازی بعدم شام خوردیم و بعد آریان تو راه برگشت به خونه دیگه از خستگی بیهوش شد و خوابید. آریان دراز می کشید و زیر توپ ها مخفی می شد و کلی کیف میکرد.اولش ازینکه بپره تو استخر می ترسید اما با کمی وعده وعید خوب شد. و در تمام مدتی که روی هر وسیله ای بازی میکرد چشماش فقط و فقط دنبال قطاری بود که تو تونل می رفت و بعد استفاده از هر وسیله یه بار اونو سوار میشد و کلی کیف میکرد.به باباش می گفت: چه حالی داد. چند تا عکس دیگه تو ادامه مطلب منو پسرم سفره حضرت ابولفضل 20 فروردین خونه مادرجون ...
نویسنده :
مامان آریان
0:26